امیر ضعیفی

❤️ چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی ؟

امیر ضعیفی

❤️ چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی ؟

امیر ضعیفی

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر

آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۳۸ مطلب توسط «امیر ضعیـفی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

مصنوعی


اگر آدم های این روزگار مصنوعی  بودند ،

بدون آزار ،

بدون حسادت ،

بدون نفرت ،

حتی اگر قلبشان از سنگ باشد ، بهتر بود .

" امیر ضعیفی "

  • امیر ضعیـفی
  • ۱
  • ۰

زیباست


طوری بخند که حتی تقدیر شکستش را بپذیرد،


چنان عشق بورز ...


که حتی تنفر راهش را بگیرد و برود ...


و طوری خوب زندگی کن ...


که حتی مرگ از تماشای زندگیت سیر نشود ...!


این زندگی نیست که می گذرد ما هستیم که رهگذریم ...


پس با هر طلوع و غروب لبخند بزن مهربان باش و محبت کن ...


می دانی ..!!


روزها بلاخره به شب می رسند.


تا رسیدن شب از گذشت روزت راضی باش دوست من ..

  • امیر ضعیـفی
  • ۱
  • ۰

غارخربس


از کسی پرسیدند...

کدامین خصلت از خدای خود را دوست داری؟

گفت:

همین بس که میدانم، او میتواند

مچم را بگیرد

ولی دستم را میگیرد...

غارخربس قشم

عکاس : امیر ضعیفی

نظر فراموش نشود .

" غار خربس قشم "

  • امیر ضعیـفی
  • ۱
  • ۰

لوز ( گارم زنگی )


وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی به پایان می رسد.

وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند ، یک زندگی آغاز می شود.

تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود.

 درخت لوز ، یا همان گارم زنگی که ما میگیم . برای دیدن عکس بعدی میتونید به ادامه مطلب مراجعه کنید .

عکاس : امیر ضعیفی / دولاب ، جزیره قشم

  • امیر ضعیـفی